علی عبدلی

برگی از دفتر مشاهیر تات و تالش

علی عبدلی

برگی از دفتر مشاهیر تات و تالش

علی عبدلی

علی عبدلی کوشش های ادبی و پژوهشی اش را در اوایل دهه ی پنجاه با پیوستن به گروه نویسندگان رادیو گیلان و همکاری با مطبوعات آغاز کرد . از آن زمان کنش های پژوهشی خود را به گونه تخصصی در زمینه تات و تالش شناسی ادامه داده است ودر این زمینه علاوه بر چاپ دهها مقاله ی پژوهشی در مطبوعات ، روزنامه نگاری ، اجرای پروژه های تحقیقی ، شرکت و سخنرانی در همایشهای ایران شناسی در داخل و خارج از کشور، همکاری در ساخت چند فیلم مستند مربوط به تالش ،تاسیس موسسه تالش شناسی، دبیری چند همایش استانی و منطقه ای و…تاکنون ۲۰ جلد از آثار پژوهشی خود را منتشر کرده و به پاس این کوشش ها موفق به دریافت دکترای افتخاری از آکادمی ملی جمهوری آذربایجان ، مدال علمی از دانشگاه دولتی ارمنستان، جایزه ادبی دکتر معین از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان، جایزه پژوهشگر برترکشوری از سازمان صدا و سیما و لوح تقدیر نخبه فرهنگی پیشکسوت از استانداری گیلان گردیده است:

اشاره : منبع مطالب این سایت = یادنامه دکتر علی عبدلی، نشریه شریف، دوره دوم، سال اول، شماره 14، اسفند 1391

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

نخبه تاریخ و انسان شناسی

جمعه, ۴ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۴۲ ب.ظ

ناصر وحدتی

بعداز ظهر یک روز پاییز سال هزار و سیصد و شصت وشش در خیابان مطهری تهران اندکی بعد از مفتح و کمی مانده به خیابان مهرداد پشت ویترین یک کتابفروشی لوکس کتابی با عنوان "ترانه های شمال" قد برافراشته بود که نام علی عبدلی روی جلدش می درخشید. پیشتر هم از عبدلی مقاله های بی شماری در مجله ها چاپ شده در شمال و جاهای دیگر خوانده بودم. همان ابتدا با خواندن اولین مطلب از او دریافتم که با یک آدم کتاب ساز، بی ربط و بی مسئولیت در عرصه تحقیق روبرو نیستم! 

کتاب " ترانه های شمال" او بسیار مسئولانه و دقیق، بیش از چهارصد دو بیتی موسیقی فولکلور گیلان را دربرگرفته است با ترانه هایی از سرزمین مادریِ خودش، تالش ، سپس غرب گیلان و حتا بعد هم ترانه های شورانگیزی از سرزمین مادری من، شرق گیلان و دیلمان! 

سال ١٣٧٨ شاید پاییز همان سال انجمن تالشان مقیم تهران، که در آن از استاد "دکتر نظامی" گرفته تا داستان نویس "محمدرضا پورجعفری" و همه ی اقشار جامعه ی تالش عضو و حضور دارند، به احترام استاد کهنسال تالش "هارون شفیقی" در تالار اندیشه ی تهران بیش از هشتصد نفرگردآمده بودند با موسیقی و عکسهای کوچکپور و پذیرایی مفصل و مجری مراسم که من بودم. آن شب برای اولین بار من عبدلی را از نزدیک دیدم ، او را بروی سن دعوت کردم تا از بزرگمرد تاریخ و ادبیاتِ تالش ، شفیقی  گرامی سخن بگوید! پیش از این البته عبدلی کار را تمام کرده بود با نوشتن و چاپ و پخش کتاب ارزشمندِ " تاًریخ کادوس" که ریشه های قوم اش را موشکافانه زیر و رو کرده بود همین اندازه از تحقیق، تفحص کافی بود تا در آنسوی مرزهای تالش وایران عزیزو در سرزمین وسیع تالشان در جمهوری آذربایجان، خدمات او را ارج نهند و به او درجه دکترا بدهند! دکتر تحقیق، دکتر تاریخ و دکتر انسان شناسی! 

عبدلی  را در طرح " مرز پرگهر" که شامل ده افسانه به زبان ده ناحیه ی ایران و ترجمه به فارسی و چند صفحه از اقلیم همان زبان شکل گرفت که متولی اش " کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان" بود و من مدیر این طرح بودم، صادقانه فراخواندم و او درعرض یک ماه چند افسانه تالشی برای من ارسال کرد که کارشناسان اثر در کانون افسانه های ارسال شده ی اورا در اندازه ه ی سنی مخاطبان خود ندیدند! 

تا اینکه انجمن تالشان مقیم تهران همت کرد و مقاله ی بی بدیل و یگانه عبدلی " زرتشت و تالش" را چاپ و نشر کردند، عبدلی در این اثر با چاپ بیش از یکصد واژه ی تالشی که همگون نوشتاری و هم سطح معنایی با واژه های اوستایی دارند، به رشته تحریر درآورد تا ثابت کند

خاستگاه این انسان شریف، ضد خشونت، عاشق دوستی و برابری همه ی آدمها ، سرزمین  تالش بوده است!            

علی عبدلی را برای همیشه دوست دارم و آرزومندم روزی از کار طاقت فرسای مداد و پاکن فروشی برای تامین نان شب خانواده اش فراغت یافته وکاسبی را به کس دیگری از اعضای خانواده موکول نماید  تا خود بیشتر و بیشتر این بقیه ی عمرش را بنویسد و بنویسد!!! 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۱۱/۰۴