به جای آزردن؛ قدردان باشیم
اکبر (ولی) قنبرزاده
تلاشهای فردی بشر، اول بستر و زمینهساز خوراک و کارهای گروهی و آکادمیک(علمی) بوده است برای زنده ماندن و زیستن و بقیه کارها در مراحل بعدی قرار دارد.
هر جامعه و جمعیتی با از دست دادن بزرگان و نویسندگان و مورخان و پژوهشگران خود و یا آثار و نوشتههایشان بر این باورند که باورهای یک قوم و ملت مستندات قابل اعتنا و اطمینان تاریخ رو به نسیان و فراموشی رفته و نهایتاً به خودباختگی و محو هویت ملی و قومی میانجامد که تازه آن وقت سرآغاز سقوط و زوال حیات هر اجتماعی خواهد بود.
در چنین زمانی اوایل دهه 1350 بزرگمردی از دیار گیلان با داشتن دغدغه فراوان قوم خویش (تالش) پا به میدان گذاشت و با تحقیقات و پژوهش میدانی برای قوم تالش و فرهنگش افتخار آفرید و کاری کرد کارستان و آثاری به جای گذاشت که امروزه محققان برای تحقیقات خود در زمینه گیلان و تالش ابتدا و در وهله اول و نخست به سراغ علی عبدلی و آثارش رفته و برای راهنمایی در پی دکتر عبدلی هستند.
براستی عبدلی کیست؟
در سال 1370 بنده بوسیله یکی از دوستان مشترک با وی آشنا شدم، در اولین دیدار اینجانب به بزرگی و منش مردمی و مردانگی ایشان پی برده و بنوعی دلباخته دکتر عبدلی گردیدم و بزرگی را در چهرهاش و در رفتارش مشاهده نمودم و این عامل باعث گردید که ارتباط کار فرهنگیام را با ایشان بیشتر و زیادتر نمایم و هر وقتی که مزاحم ایشان در کتابفروشی کوچکش دستان که صاحبش دل بزرگی به وسعت دریا و جنگلهای گیلان داشت با یک روحیه آرام و تبسم بر لب از ما پذیرایی میکرد و گاهاً اگر دوستی نقل قولی از رفتار دیگری به زبان میآورد، ایشان با لبخند ملیحش جواب داده و میگفت که وظیفه ما در حال حاضر فقط و فقط کار فرهنگی و پژوهشی میباشد و باید با همدیگر تعامل داشته باشیم، اینجانب هیچوقت گلایه و ناراحتیای از ایشان ندیدم و نشنیدم، امیدوارم کلیه محققین و پژوهشگران گیلانی و تالشزبان با الگو قرار دادن دکتر علی عبدلی کلوری برای کارهای فرهنگی بخصوص گیل و تالش مثمرالثمر باشند.
حجه الاسلام و المسلمین صدیق عربانی در مراسم سومین روز درگذشت استاد فرامرز مسرور ماسالی در مسجد مسئله مهمی از قول پیامبر نور و وحدت گفتند که در خور تعمل و تعمق است، ایشان گفتند پیامبر مکرم اسلام این انسان شایسته و امین و درستکار فرمودهاند زنان در خانهها نشسته و برای همسرانشان که سرکار میروند غذاهای رنگارنگ و خوشمزه پخته و تهیه نمایند تا شوهرانشان رمق و توان کار داشته باشند، همچنین پیامبر عظیم الشأن در مورد نویسندگان و دانشمندان و پژوهشگران فرموده که آنان در منزل خود نشسته و فقط پژوهش و تحقیق بکنند و بنویسند و بنگارند و برای نسلهای بعدی به یادگار بگذارند.
براستی ثقل زمین کجاست و ما در کجای این جهان پهناور ایستادهایم. یکی پاسخ بدهد که وظیفه زعمای قوم و استان و شهرستان در قبال این محققین و نویسندگان و پژوهشگران چیست، شاید رسول خدا برای آنان نیز رهنمودی داشته و قطعاً برای امرار معاششان رهنمود داده است و ما غافل هستیم و نمیدانیم که خداوند عالمیان باید از سر تقصیرات و کوتاهیهایمان بگذرد که در قبال اساتید و شاعران و دانشمندان و محققین خودمان کوتاهی کردهایم.وقتی وارد مغازه کتابفروشیاش دستان که در طبقه سوم ساختمان شهرداری رضوانشهر می شوی به دلیل نبودن مشتری و سوت و کور بودن آنجا انسان از خودش شرم کشیده و ناراحت میشود و از خود می پرسد که به راستی ما یا بزرگانمان چه کردهایم؟
جدیداً هم از دوستم (صفری) شنیدم که اوایل آذر 91 به دلیل عدم فروش کتاب شاید بخاطر عدم توجه مردم به کتاب و کتابخوانی که گریبان همه را گرفته و مردم خرید کتاب را از سبد زندگی فعلاً حذف نمودهاند، آقای عبدلی به منزل اثاثکشی کرده و آنجا را تحویل داد. چون شنیدم حتی پول آب و برق و تلفنش هم در نمیآمد.
واقعاً ما چند نفر مثل دکتر علی عبدلی در تالش، گیلان، ایران عزیز و کلا در دنیا داریم که برای قوم نجیب تالش چنین قلمفرسایی کرده باشند؟
این حرف برای همیشه دوران و همیشه اوقات باید آویزه گوشمان باشد که به محققین و نویسندگان احترام گذاشته و یادمان باشد انسانها اغلب اوقات بدنبال آرزوهای دست نیافتی و بزرگ میباشند و بنده که در متن و درون این کارهای فرهنگی بوده و هستم و تا زندهام و خواهم بود نیز عاری از این امر نبودهام.
یکی از آرزوهای بزرگ من بعنوان یکی از خادمین قوم تالش این است که دوستان و یاران قوم ما فقط و فقط قدر چنین افرادی را بدانند و بقول شاعر:
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
سالها سالم و سرزنده و پاینده باشید دکتر عبدلی عزیز